[دو مافیا] پارت ۷
جین : بادیگار ها
بادیگار : بله ارباب
جین : زود باشید برید دنبال ات عمارت جیهوپ
بادیگار: چشم
ات : امم جیهوپ
جیهوپ : بله
ات : دلم یه طوری شور میزنه
جیهوپ : چرا
ات : حس میکنم جین و اینا میان
که یه دفعه بادیگار ها وارد حیاط عمارت شدن
بادیگار : بهتره ات رو به جین پس بدی هوسوک
جیهوپ : ندم؟
همه ی تفنگ ها روی سر هوپی نشونه گرفتن
هوپی : اوو میخاید منو بکشید خوبه ولی من از این چیزا نمیترسم
خدمتکار رو به ات : خانوم شما باید به این اتاق بیاید
ات : باشه
خدمتکار : اصن صداتون در نیاد اومدن دنبالتون
ات : اها باشه
جین : جیهوپ چرا اینکارو میکنی ات مال منه زود بهم پسش بده
هوپی : بهت بدم که به فا..کش بدی
جین : به تو ربطی نداره
برای پارت بعد ۱۲ لایک ببخشید کم بود
بادیگار : بله ارباب
جین : زود باشید برید دنبال ات عمارت جیهوپ
بادیگار: چشم
ات : امم جیهوپ
جیهوپ : بله
ات : دلم یه طوری شور میزنه
جیهوپ : چرا
ات : حس میکنم جین و اینا میان
که یه دفعه بادیگار ها وارد حیاط عمارت شدن
بادیگار : بهتره ات رو به جین پس بدی هوسوک
جیهوپ : ندم؟
همه ی تفنگ ها روی سر هوپی نشونه گرفتن
هوپی : اوو میخاید منو بکشید خوبه ولی من از این چیزا نمیترسم
خدمتکار رو به ات : خانوم شما باید به این اتاق بیاید
ات : باشه
خدمتکار : اصن صداتون در نیاد اومدن دنبالتون
ات : اها باشه
جین : جیهوپ چرا اینکارو میکنی ات مال منه زود بهم پسش بده
هوپی : بهت بدم که به فا..کش بدی
جین : به تو ربطی نداره
برای پارت بعد ۱۲ لایک ببخشید کم بود
۴.۸k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.